شوخطبعی را در لیست دفاعهای پخته آوردهام به این دلیل که به نظرم زیرمجموعهٔ دفاعی چون والایش محسوب میشود و عموماً دفاع جالبی است که اکثر افراد بهکار میبرند. حتی کودکان در سنین کمتر نیز قادر به استفاده از آن هستند.
بعضی شوخطبعیها هرگز دفاع محسوب نمیشوند، چراکه صرفاً خصیصهای خالص از بازیگوشی و تفریح هستند.
آن سوی این پیوستار، اجبار شدید به شوخطبعبودن است که میتواند رفتاری دفاعی به حساب بیاید.
بسیاری از ما افرادی را میشناسیم که وقتی برای گفتوگوی صمیمانهای در جمعی حضور دارند، نمیتوانند جلوی شوخطبعی خود را بگیرند.
نیاز برانگیخته به خندهرویی مداوم و اجتناب از حس کردن دردهای غیرقابل اجتناب زندگی روزمره وجههٔ اساسی شخصیت هیپومانی است. تیپ شخصیتی که عموماً در سطوح شدید اختلال مرزی قرار میگیرد.
روشن است که برخی از شوخطبعیها ظرفیت روانی ما را در تحمل دردهای روانی بالا میبرند.
جنبهٔ افراطی این فرایند، طنز تلخی است که از قرنها پیش به عنوان مکانیسمی برای مدارا با واقعیتهای وحشتناک زندگی یاد شده است.
بسیاری از شوخیها، حتی اگر دفاعی باشند، کارکردهای خوشایندی در جهت مثبت فراهم میکنند مثل مراقبت از اُبژه در برابر ترس از مسخرهشدن، درک واقعیتهای ناگوار زندگی با تاثیرات کم و تبدیل درد به لذت.
حس شوخطبعی به خصوص داشتن ظرفیت خندیدن و خنداندن بهطوری که جزو خصوصیات فردی هر شخصی باشد، مدتهای زیادی است که به عنوان یکی از ویژگیهای اساسی در سلامت روان محسوب میشود.
ظهور شوخطبعی در بیمارانی که سابق بر این در درمان سخت، عبوس و مضطرب بودهاند، اغلب میتواند نشانهای از بروز اولین تغییرات مهم روانی باشد.
نانسی مک ویلیامز
مترجم : منیره کرمانی جهانگی