شاید به بتوان گفت که مشکلات نارسیستیک در بین درمانجوها بسیار شایع است (البته این فراوانی در کشورهای مختلف متفاوت است). نارسیسیسم با ظاهرهای متفاوتی خودش را نشان میدهد. گاهی با شمایلی پر ادعا، گاه خضوعی از جنس پذیرش تمام نقصها، گاه تحقیرکننده، گاه خجالتزده و ترسیده، گاه نصیحت گر، گاه ترحم و …
دنیای نارسیسیسم
نارسیستیکها بیشتر خودشان را در مقابل دنیایی زیر سؤال برنده تصور میکنند و تلاش دارند در این جنگ برنده باشند و یا ترس از بازنده بودن و تحقیر شدن مدام آنها را تهدید میکند. این افراد از درمانگری که او را در جایگاه والدی تحقیر گر میبینند، میترسند و یا در حال جنگ تصاحب موضع تحقیر گر (برای فرار از تحقیر شدن) هستند.
خود واقعی، خود کاذب
خود واقعی (true self) در این اشخاص پر از فانتزیهای خواستنی نبودن، مطرود بودن، احساس شرم و حقارت است و برای فرار از آن، خودی کاذب و به تبیین وینیکات (false self) تعبیه میشود. این خود کاذب قرار است خود واقعی را که مملو از حس حقارت است را بپوشاند اما یک مشکل جدی وجود دارد:
شکنندگی
خود کاذب به شدت شکننده است چون ماهیت آن نوعی از انکار واقعیت است. اگر چیزی به این خود کاذب آسیب بزند، این افراد با تمام توان علیه آن اقدام میکنند. این اقدام میتواند قطع ناگهانی رابطه، پرخاش، تخریب شخص و … باشد.
اتاق درمان
بنابراین اشخاص نارسیستیک در جلسه ی درمان حتماً وارد کلنجار با درمانگر خواهند شد و اینجاست که کار درمانگر بسیار حساس میشود. معمولاً اگر درمان خوب پیش برود در اوایل درمان، نارسیستیکها دردهای روانی ناشی از ترک خوردن و شکستن خود کاذب را تجربه میکنند.
رسالت درمانگر
درمانگر باید توان مواجه شدن با واکنشهای ناشی از این ترک خوردن و شکستن خود کاذب (واکنشهایی مثل تحقیرآمیز برخورد کردن، کلافه کردن و عصبانی کردن درمانگر) را داشته باشد و با ارتباطی اثربخش و توجه به ظرفیت درمانجو به او کمک کند که از این مرحله عبور کند. درمانگر باید با صبر و حوصله تلاش کند رابطهای خوب را شکل دهد و این فشار را تحمل کند (مثل یک مادر خوب).
نتیجه
ثمره این کشمکش، پذیرش خود واقعی و احساس دلسوزی و عشق بیشتر به آن است. این فرایند باعث شکلگیری عشق و در نتیجه کاهش شرم و حقارت خواهد شد.
افشین ابراهیمی (روانکاو)