افسردگی
آیا میدانید افسردگی چیست، چه علائمی دارد و چگونه درمان میشود؟
افسردگی یکی از شایعترین اختلالات روانی است که به احساس غم یا تجربهی بحرانهای زندگی محدود نمیشود و به تشخیص زودهنگام و اقدامات درمانی مناسب نیاز دارد. چنانچه این بیماری در مراحل اولیه تشخیص داده شود، فرد بسته به تجویز پزشک از طریق دریافت دارو، شرکت در جلسات رواندرمانی یا حتی تغییرات سبک زندگی به میزان قابل توجهی بهبود خواهد یافت. اما اگر هیچ اقدامی جهت مداوای این بیماری انجام نپذیرد، میتواند پیامدهای فاجعهباری را نه تنها برای خود فرد بلکه برای همهی اعضای خانواده رقم بزند
آیا احساس غم، گرفتگی، دلتنگی، افسردگی یا تحریک پذیری داشته اید؟ آیا علاقه تان را از دست داده اید یا اینکه چیزهایی که از آن لذت میبردید دیگر برایتان لذت بخش نیست؟
اگر پاسخ شما به این سوالات مثبت است آیا زمان هایی که اینگونه بوده اید حداقل دو هفته به طول انجامیده ؟ آیا این دوره باعث مشکلات چشمگیری در ارتباط با دوستانتان یا خانواده در محل کار یا دیگر حوزه های زندگی شما شده است؟
آمارها در ایران حاکی از شیوع روزافزون افسردگی در کشور است. به گفتهی وزیر بهداشت به نقل از همشهری آنلاین، بیش از ۱۲درصد مردم ایران افسرده هستند. برخی افراد در طول زندگی شاید فقط یکبار به این وضعیت دچار شوند، در حالیکه افسردگی برای بسیاری دیگر یک وضعیت تکرارشونده است. هر دورهی این بیماری در صورت عدم درمان ممکن است چند ماه تا چند سال ادامه پیدا کند. افراد مبتلا به افسردگی حاد حتی احتمال دارد به درجهای از ناامیدی برسند که دست به خودکشی بزنند. این در حالی است که شناخت علائم افسردگی نقش بهسزایی در پیشگیری از افزایش وخامت این بیماری دارد
علائم افسردگی:
مستلزم وجود حداقل پنج مورد از علایم زیر در یک دوره دو هفته ای است و باید خلق افسرده با از دست دادن علاقه یا لذت را شامل شود(بی لذتی)
1)خلق افسرده در اغلب اوقات روز
2)کاهش واضح علاقه مندی به فعالیتها(بی علاقگی) :مبتلایان به افسردگی ممکن است علاقهی خود را به انجام فعالیتهای عادی روزمره از دست بدهند یا ظرفیت تجربهی خوشی و لذت را نداشته باشند. این افراد حتی احتمال دارد به بیاشتهایی یا عدم تمایلات جنسی دچار شوند
3)کاهش یا افزایش چشمگیر وزن: گاهی مبتلایان به افسردگی در قالب مکانیسم مقابله، به کمخوری یا پرخوری روی میآورند. این تغییر اشتها میتواند منجر به کاهش یا افزایش وزن شدید شود
4)کم خوابی یا پر خوابی: بسیاری از مبتلایان به افسردگی با تغییرات الگوی خواب مواجه میشوند. تغییر الگوی خواب گاهی به شکل بیخوابی و گاهی به شکل خوابِ زیادتر از حد معمول بروز میکند. صبح خیلی زود بیدار شدن از جمله علائم شایع در افسردگیهای حاد است
5)بی قراری یا کندی روانی حرکتی: مبتلایان به افسردگی معمولا احساس خستگی شدید میکنند، در فکر کردن کُند میشوند و قادر به انجام فعالیتهای عادی روزمره نیستند
6)خستگی یا فقدان انرژی :نسبت به گذشته سطح انرژی خیلی کمی دارند مثل اینکه انرژی آنها تحلیل رفته است
7)احساس بی ارزشی یا احساس گناه مفرط یا نامتناسب(کمبود اعتماد به نفس): مبتلایان به افسردگی مدام در فکر کاستیها و ناکامیهایشان هستند و احساس گناه و درماندگی شدید میکنند. افکاری مانند «من یه بازندهام.» یا «دنیا جای خیلی ترسناکیه.» بر ذهن این افراد چیره میشود
8)کاهش تمرکز(عدم تمرکز): برخی مبتلایان به افسردگی حاد قادر به تمرکز نیستند. گاهی این افراد در روزنامه خواندن یا دنبال کردن ماجراهای سریالهای تلویزیونی نیز دچار مشکل میشوند و تصمیمگیریها، حتی تصمیمات پیشپاافتاده، برایشان دشوار میشود
9)افکار عود کننده مرگ و خودکشی(نا امیدی): افسردگی موجب میشود فرد احساس کند دیگر هیچ اتفاق خوشایندی در راه نیست. معمولا به دنبال این نگرش منفی، افکار خودکشیگرایانه بروز میکنند که باید بسیار جدی گرفته شوند
10)تغییرات حرکتی: برخی مبتلایان به افسردگی به لحاظ قوای جسمی تحلیل میروند یا دچار بیقراری حرکتی میشوند، مثلا ممکن است صبح خیلی زود بیدار شوند و ساعتها در اتاق قدم بزنند
11)دردهای جسمی: عدهای از مبتلایان به افسردگی به جای اینکه از احساسات اندوهبار خود حرف بزنند، مدام از سردرد یا ناراحتیهای معده شکایت میکنند
تشخیص افسردگی موضوع پیچیدهای است، چرا که گاهی دورههای افسردگی بخشی از اختلال دوقطبی یا سایر بیماریهای روانی محسوب میشوند. اما اینکه فرد افسرده علائم خود را چگونه توصیف میکند، اغلب اوقات ریشهی فرهنگی دارد. در جوامع غربی، مبتلایان به افسردگی معمولا دربارهی حالات یا احساساتشان حرف میزنند. اما در جوامع شرقی، معمولا به دردهای جسمی اشاره میشود. به همین دلیل توصیه میشود افراد به درمانگرانی مراجعه کنند که از فرهنگ خودشان هستند یا درک بالایی از پیشینهی فرهنگی بیمار دارند
عوامل افسردگی:
افسردگی فقط به یک علت خاص محدود نمیشود. گاهی این بیماری در پی ناملایمات زندگی، بیماریهای جسمی یا سایر عوامل محرک بروز میکند و گاهی نیز به طور ناگهانی بدون اینکه با هیچیک از این موارد مرتبط باشد، ظاهر میشود. دانشمندان معتقدند عوامل متعددی در ابتلا به افسردگی نقش دارند
1)تروما: تجربهی تروما یا ضربهی روحی در سنین پایین میتواند منجر به تغییرات درازمدت در نوع واکنش مغز نسبت به ترس و استرس شود. به دلیل این تغییرات مغزی، احتمال بروز افسردگی در افرادی که سابقهی ترومای دوران کودکی دارند، بیشتر است
2)ژنتیک: در برخی موارد، اختلالات خُلقی و افکار خودکشیگرایانه ممکن است زمینهی ژنتیکی داشته باشند، اما ژنتیک فقط یکی از عوامل افزایشدهندهی خطر ابتلا به افسردگی است
3)شرایط زندگی: وضعیت تأهل، موقعیت مالی و مکان زندگی از جمله عوامل تأثیرگذار در بروز افسردگی هستند
4)ساختار مغز: مطالعهی تصاویر مغزی حاکی از کاهش فعالیت لوب پیشانی مغز در مبتلایان به افسردگی است. همچنین گفته میشود الگوهای مغزی این افراد هنگام خواب متفاوت است. افسردگی در طرز پاسخگویی غدهی هیپوفیز و هیپوتالاموس نسبت به تحریکات هورمونی نیز تغییر ایجاد میکند
5)سایر شرایط پزشکی: احتمال ابتلا به افسردگی در افرادی که سابقهی ابتلا به اختلالات خواب، درد مزمن، اضطراب یا اختلال کم توجهی بیش فعالی دارند بیشتر است
6)مواد مخدر: اعتیاد به مواد مخدر احتمال ابتلا به افسردگی را افزایش میدهد
درمان افسردگی:
افسردگی بیماری مخربی است که معمولا به درمان جواب میدهد، فقط کافی است با مراجعه به مراکز درمانی نسبت به پیگیری بیماری خود کوشا باشید
1)دارو درمانی: داروهای ضدافسردگی، تثبیتکنندههای خُلقی و داروهای آنتیسایکوتیک (ضد روانپریش)
2)روان درمانی:رفتار درمانی شناختی، درمان خانواده محور ودرمان بین فردی ، مهارت های تاب آوری، رویکرد مبتنی برپذیرش و تعهد
3)درمان تحریک مغزی:درمان الکتروشک ،تحریک مغناطیسی جمجمه ای تکرار شونده
4)نور درمانی: در این روش، فرد با استفاده از یک جعبهی نور در معرض طیف کامل نور قرار میگیرد تا میزان ترشح هورمون ملاتونین تنظیم شود.
5)ورزش
6)درمان های جایگزین:طب سوزنی مراقبه و تغذیه درمانی
7)استراتژی های خود مدیریتی:نقاشی کشیدن
8)رویکرد ذهن جسم وروح : مدیتیشن ایمان ودعا